نامش امیرمهدی چگینی است؛ دانشجوی ترم یک شیمی کاربردی. در قاب عکسها، پیراهن آبی آسمانی دارد با سیبیل تنکی که پیداست تازه پشت لبهایش سبز شده. یحتمل هنوز هجده ساله است. تا همین چهار ماه پیش داشت در کتابخانهای تست ریاضی میزد، جمعهها آزمون میداد، شبهای زیادی بیدار میماند که فیزیک شیمی بخواند. نتایج که آمد، شاید خوشحال بود قرار است در دانشگاه خوبی شیمی بخواند شاید ناراحت که چهارسال آینده را باید دور از خانه باشد. هرچه بود، بالاخره آمد. همین دیشب، گوشهای در راهروهای خوابگاه داشت راه میرفت.
ظهر امروز، روابط عمومی دانشگاه خواجه نصیر با تایید خبر فوت «امیرمهدی چگینی» در بیانیهای اعلام کرد: «متاسفانه برخی دانشجویان هنگام پایین آمدن به جای استفاده از پلکان اقدام به سر خوردن بر روی نرده پلکان مینمایند که با کمال تاسف در مورد ایشان این امر منجر به سقوط به طبقه همکف خوابگاه گردیده است».
روابط عمومی دانشگاه تاکید کرده که این دانشجو پس از سقوط، با همراهی مسئول شب و حراست خوابگاه توسط اورژانس به بیمارستان منتقل میشود و بلافاصله، مسئولین دانشگاه با حضور در بیمارستان، وضعیت درمان او را پیگیری می کنند. در این بیانیه آمده است: «متاسفانه علی رغم تلاشهای چند ساعته کادر درمان، به دلیل شدت جراحات وارده نامبرده فوت نمودند».
هرچند دانشگاه میگوید امیرمهدی از پلهها افتاد و کاری از اورژانس برنیامد، یک نقطه ابهام هنوز باقی است: «اورژانس چند دقیقه بعد از این اتفاق بالای سر او رسید؟»
«دیشب یکی از بچههای دانشگاهمون، سه طبقه توی راهپله سقوط کرد و بعد از این که به خاطر قفل بودن در، اورژانس دیر بهش رسید و به بیمارستان منتقلش کرد، امروز صبح فوت کرد». سامان، همدانشگاهی امیرمهدی است. همین ظهر، بعد از تایید خبر مرگ او، در صفحه تويیتر خود ماجرای امیرمهدی را نوشته که دیشب از راهپله افتاد و تا آمبولانس برسد طول کشید.
خوابگاه دانش۱ داخل محوطه دانشگاه، مختص کارشناسیهاست؛ آمبولانس که میرسد پشت دروازههای ماشینروی دانشکده میماند تا قفل را باز کنند. هرچند دانشگاه اعلام کرده که امیرمهدی با همراهی مسئولین خوابگاه به بیمارستان منتقل شده، همخوابگاهیهای او میگویند آمبولانس ۲۵ دقیق دیر رسید و مسئول شب تا زمان رسیدن آمبولانس اصلا در خوابگاه نبود.
تعدادی از دانشجویان پردیس رضایینژاد و پردیس سیدخندان دانشگاه خواجه نصیر، عصر امروز در اعتراض به این حادثه در محوطه دانشگاه تجمع و تحصن کردند. آنها مدیران دانشگاه را خطاب قرار دادند که چرا حتی یک آمبولانس یا تیم امدادی در خوابگاه نبود، چرا اورژانس دیر رسید.
بر اساس تصاویر منتشرشده از این تجمعها، دانشجویان با در دست داشتن کاغذهایی در اعتراض به اهمالکاری در رسیدگی به وضعیت دانشجویان خوابگاهی، خواستار پاسخگویی مسئولان دانشگاه شدند. در عکسهایی که از میز یادبود امیرمهدی در دانشگاه منتشرشده نیز، پلاکاردهایی با جملات «اورژانس حق بدیهی ماست» و «۹۵ سال افتخار بیمسئولیتی» دیده میشود.
در آخرین عکسها، چشمهایش را بسته. درازکشیده کنار راه پله، کف زمین که خونی است. این جا پیراهن آبی آسمانی ندارد. سوئیشرت پوشیده با تیشرتی خاکستری. سیبیلاش هم پرپشت شده، حالا ریش دارد. حتی شاید اینجا دیگر زنده هم نیست.
ویدیو:
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟